از مواردی که هنگام تحویل خطوط باید بررسی شود، متریال به کار رفته در ساخت خطوط است. اصولاً برای هر سرویسی متریال خاصی به کار میرود. مثلاً برای خطوط ترش (حاوی H2S)، نوع خاصی از کربن استیل به کار میرود که بر اساس استاندارد ملی آمریکا دربارۀ مهندسی خوردگی (National Association of Corrosion Engineers) یا NACE ساخته شده است. تشخیص درستی نوع متریال به کار رفته یکی از وظایف اصلی ناظران است که برای آن راهکارهای مشخصی تعیین شده است. اصولاً برای شیرها و فلنجها که مشخصات شان روی آنها حک میشود، تایید متریال به کار رفته کار سختی نیست. تنها کافی است ویژگیهای حک شده روی آنها را با مشخصاتی که در نقشۀ آیزومتریک برایشان ثبت شده مقایسه کنیم. اما برای لوله و اتصالات (فیتینگها) کار به این سادگیها نیست. مثلاً تشخیص NACE بودن یک لوله، اصولاً نه با چشم و نه با هیچ دستگاهی که در ایران موجود باشد قابل تشخیص نیست. برای جلوگیری از چنین اشتباهاتی که میتواند پیامدهای خطیری را هم به دنبال داشته باشد، راهکارهایی مشخص شده است. راهکار اول رنگ آمیزی لولهها هنگام ورود به انبار است. مثلاً لولههای کربن استیل ساده را میتوان رنگ سبز روشن زد. لولههای فولاد زنگ نزن را سبز روشن با نوار سبز تیره روی آن رنگ میزنند. چگونگی رنگ آمیزی لولهها جزو ویژگیهای هر پروژه است و از پروژهای به پروژۀ دیگر میتواند متفاوت باشد.
روش دیگر برای جلوگیری از اشتباه، حضور ناظر پیمانکار اصلی در کارگاه اسپول سازی و چک کردن مواد مصرفی هنگام ساخت اسپول هاست. ناظر مربوط سپس شمارۀ هر اسپول را رویش حک میکند.یکی از مهمترین وظایف یک مهندس پایپینگ به ویژه در ردۀ کارفرما یا پیمانفرما (پیمانکار اصلی)، بازرسی خطوط و یافتن عیوب آن است. غالباً بازرسان از میان نیروهای باسابقۀ پیمانکاران اجرایی انتخاب میشوند، چون هیچ کس بهتر از کسی که خود سالها کار اجرای پایپینگ را انجام داده، نمیتواند کلکهای پیمانکاران را پیدا کند و عیوب خط را تشخیص دهد. با این حال از آنجا که ناظران تجربی معمولاً تحصیلات دانشگاهی بالایی ندارند، ممکن است برخی عیوب را تشخیص ندهند، به ویژه عیوب طراحی؛ هر چند وظیفۀ اصلی ناظران مطابقت دادن لوله کشی اجرا شده با نقشه است و به مقولۀ طراحی وارد نمیشوند.
ادامه مطلب ...